حمید سمندریان در سرنوشت هنری من نقش مهمی داشت. برای نخستین بار تماشای نمایش ازدواج آقای میسیسیپی به کارگردانی حمید سمندریان نگاه مرا به عنوان یک تماشاگر نسبت به تئاتر تغییر داد. تاثیر بعدی را ایشان زمانی بر من گذاشت که به عنوان شاگرد در کلاسهایش شرکت کردم. بخش مهمی از موفقیت خودم را در تئاتر مدیون شیوهی آموزش او هستم. و بعدها در این چند سال گذشته که من یکی از آموزگاران آموزشگاه سمندریان شدم بار دیگر از او تاثیر گرفتم. رفته بودم تا به هنرجویان درس بدهم اما همزمان حمید سمندریان با اخلاق هنری خود به من درس میداد. این اندازه فروتنی و اخلاق هنری او را در میان همگنان خود بیهمتا میکرد. اینکه حتا در مقابل شاگردش هم آنقدر فروتن بود مرا شرمنده میکرد. در کلاسم مینشست و میگفت میخواهم یاد بگیرم. پس ایشان دست کم در سه دورهی زندهگیم یک بار در مقام کارگردان تئاتر، بعد در مقام استاد و در نهایت به عنوان پیشکسوت بر من تاثیرگذار بود. همین مجموعهی اخلاق هنری و کارگردانی خلاقانه در کنار مردمداری همیشهگی استاد دستبهدست هم داده تا حالا هم که در میان ما نیست، نبودنش این اندازه جامعه تئاتری را تحت تاثیر قراردهد و حتا تئاترها به خاطرش تعطیل شود. میدانید که سابقه نداشت در سوگ درگذشت یک هنرمند تئاتر تعطیل شود. هر چند که به گمان من برخلاف نظر برخی دوستان دیروز تئاتر تعطیل نشده بود. دیروز همهی ما در راهروی سالن اصلی تئاتر شهر به جای تئاترهای روی صحنه تئاتری را به صحنه بردیم که کارگردانش حمید سمندریان بود. او حتا با رفتنش هم ما را کارگردانی کرد. آنچه روز پنجشنبه انجام دادیم تئاتر بود. برای همین من از جمع خواستم برای کارگردانی او دست بزنند. حمید سمندریان جدا از آموزش تئاتر شیوهی خاصی در کارگردانی داشت که خیلی از کارگردانها از جمله خود من تحت تاثیر شیوهی کارگردانی او هستیم. او معتقد بود که بازی در تئاتر باید باورپذیر باشد به همین دلیل در کارهای او بازیهای درشت و اغراقآمیز دیده نمیشد و بازیها روان بود. و اما یکی از بزرگترین کارهایی که سمندریان در تئاتر ما انجام داد تاثیر بر نمایشنامهنویسان ایران از راه ترجمه و معرفی نمایشنامهنویسان متفاوت و مطرح جهان بود. تا پیش از حضور او تئاتر ما متکی بر نمایشنامهنویسان فرانسوی و انگلیسیزبان بود. اما حمید سمندریان صداهای تازهای را وارد تئاتر ما کرد. او با ترجمه و معرفی نویسندگان آلمانیزبان به سهم خود تئاتر ایران را چندصدایی کرد. پس اگر تئاتر نوین ایران با عبدالحسین نوشین یا به گمان برخی دیگر با شاهین سرکیسیان آغاز شد؛ با حمید سمندریان پوست انداخت.
محمد یعقوبی